وکالت

طبق ماده 656 قانون مدنی عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می گیرد.

هنگامی که عقد منعقد می شود وکیل و موکل در برابر یکدیگر حق و تکلیف پیدا کرده و دارای وظایف و مسئولیت های متقابلی می شوند.

وکالت بر دو نوع است:

مطلق: یعنی شخص برای اداره تمام امور خود شخصی را وکیل میکند مثل خرید و فروش، پرداخت هزینه ها و غیره.

مقید: همان طور که از نام آن بر می آید در قید و بند است یعنی شخص فقط در مورد یک موضوع خاصی فردی دیگر را نایب خود می گیرد.

حدود وکالت دو نوع است:

قضایی: در امور دادگاه ها کاربرد زیادی دارد. اگر شخص بخواهد به جای خود نماینده ای به دادگاه بفرستد حتما باید به شخصی که پروانه دارد توکیل بدهد.

غیرقضایی: غیر قضایی یعنی شخصی جهت انجام امور عادی یا اداری خود یک فرد عادی را نایب خود می گیرد.

در وکالت غیر قضایی باید برای وکیل حد و اندازه مشخص کرد و برای یک موضوع خاص به وی اجازه داد.

موضوع وکالت

امری است که به وکیل اجازه داده می شود در حوزه آن فعالیت کند موکل باید برای انجام فعالیت های خود به وکیل اجازه بدهد.

از نظر شکل

وکالت از نظر شکلی به سه نوع وکالت تقسیم می شود:

رسمی:

وکالتی است که در دفتر اسناد رسمی با حضور سر دفتر و طرفین معامله به ثبت می رسد.

از نظر اعتبار مانند اسناد رسمی است و نسبت به آن هیچ گونه تردید و انکاری نمی توان داشت.

عادی:

هرگاه اجازه نامه بدون دخالت دفتر اسناد رسمی بین طرفین امضا شود از نوع عادی است.

وکالت نامه عادی باید به امضای طرفین رسیده باشد وگرنه ارزش خاصی ندارد.

اجازه نامه هایی که بین موکل و وکلای دادگستری تنظیم می شود معمولا از نوع وکالت نامه های عادی است.

وکیل موظف است که امضای موکل را خود تصدیق کند.

برای قدرت بخشی به اجازه نامه های عادی از گواهی امضای دفترخانه هم می توان استفاده کرد.

شفاهی:

گاها به صورت گفت و گو بین افراد انجام  می شود و نیازی به دفترخانه و امضا و مراحل دیگر نیست.

این نوع کم ارزش ترین نوع است زیرا هیچ مدرکی دال بر وجود آن نیست.

به طور مثال اشخاصی که تلفنی دیگری را سفارش به انجام کاری می کنند از این نوع شفاهی استفاد ه می کنند.

یک نوع دیگر وجود دارد به نام وکالت بلاعزل.

این نوع نیز در صورت ناراضی بودن یکی از طرفین قابل عزل است مگر اینکه عدم عزل در آن ذکر شده باشد.

معیارهای انتخاب وکیل خوب

در این مقاله ما شما را با برخی از مهم ترین ویژگی های وکیل خوب آشنا می کنیم.

1-امانت داری: یکی از مهم ترین ویژگی هایی که لازم است یک وکیل داشته باشد امانت داری است.

یک وکیل در طی انجام پروسه فعالیت خود با تمام مسائل شخصی زندگی موکل خود آشنا می شود.

پس باید در انتخاب ویژگی امانت دار بودن وی را در نظر داشت.

2-تعهد اخلاقی: دومین ویژگی که بسیار مهم است یک نماینده از آن برخوردار باشد داشتن تعهد اخلاقی حرفه ای است.

3-خود داری از گفتن مطالب کذب: مشاور در طی انجام فعالیت های خود باید همواره جانب صداقت و درستی را رعایت.

4-راهنمایی صحیح: وکیل باید برای موکل خود مانند یک مشاور برخورد کند و همواره وی را از انجام فعالیت های نادرست و تصمیمات ناشایست  بازدارد.

5-ساده سازی مسائل: معمولا افراد اطلاعاتی درباره فرایندهای حقوقی ندارند و یک مشاور باید مسائل پیش رو را برای موکل تجزیه و تحلیل کند.

6-نگه داشتن حرمت و مقام قاضی

یک وکیل باید همواره احترام و شان قاضی را نگه دارد زیرا ممکن است رفتارهای نادرست وی در روند پرونده تاثیرگذار باشد.

7-برخورداری از تجربه کافی: یک مشاور و راهنمای خوب باید از علم و دانش و تجربه کافی در پرونده برخوردار باشد و سپس پرونده را عهده دار شود.

تعهدات وکیل نسبت به موکل

وی در حقیقت نماینده موکل خود محسوب می شود و سپس نسبت به موکل خود مسئول و متعهد است.

برخی از تعهدات مشاور و راهنما نسبت به موکل به شرح ذیل است:

1-اگر از طرف وی خسارتی به موکل برسد وی مسئول رفع آن خسارت است.

2-وی متعهد است تمام اموالی را که از محکوم به می گیرد به موکل مسترد کند.

3-وی موظف است نسبت به تمام هزینه های انجام شده به موکل صورت حساب پرداخت کند.

4-وی موظف است در طی تمام مراحل فعالیت خویش مصلحت موکل را رعایت فرماید.

قبل از انتخاب وکیل به چه نکاتی باید توجه کرد؟

1-توجه به حیطه تخصص وی یکی از موارد مهم در انتخاب وی است.

یک مشاور ممکن است در خیلی از موارد حرفه ای باشد اما در خصوص پرونده شما تجربه ای نداشته باشد

2-سن و جنسیت وی تاثیری در روند پرونده نخواهد داشت ممکن است در زمینه پرونده شما یک مشاور جوان بهتر از یک مشاور پیر عمل کند.

راه های انقضای وکالت

سه راه برای انقضای وکالت وجود دارد:

1)با عزل موکل

2)با استعفای وکیل

3)با فوت یا جنون وکیل یا موکل

به چه دلیل افراد به وکیل نیاز دارند؟

طبق تحقیقاتی که انجام شده مشخص گردیده بسیاری از افرادی که خودشان روند اداره پرونده خود را به دست گرفته اند با شکست مواجه شده اند.

پرونده های حقوقی در دادگاه ها پروسه های طولانی را به همراه دارند.

اکثر افراد به دلیل مسلط نبودن به جزئیات حقوقی و نحوه دفاع نمی توانند حقوق از بین رفته خود را زنده کنند.